دانلود رمان استاد خاص من

( 5 ) امتیاز از ( 1 ) رای

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید

دانلود رمان استاد خاص من




رایگان

( 5 ) امتیاز از ( 1 ) رای

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید

دانلود رمان استاد خاص من




رایگان

درباره دانشجویی به نام یلدا است که میخواهد از استادش انتقام بگیرد و به همین دلیل پیشنهاد ازدواجش را قبول میکند اما غافل از اینکه شرایط جور دیگری پیش می رود که …

 




رایگان



رایگان

دانلود رمان استاد خاص من

غرورم قشنگه و تو پارکینگ دانشگاه پارک کردم و خواستم از ماشین پیاده بشم
! بازم دیر اومدم
! امکانش هست یه روز کلاس داشته باشم و سر وقت برسم؟
غرق در افکارم بودم
که پای راستم پیچید و صدای ترکش را به وضوح شنیدم
! لعنتی، انگار دو نیم شده بود
! مچ پا به بالا و پايين پايين
با اينكه در پايم درد شديدي بود اما باز هم از غمم ديوانه تر از آنچه مي خواستم بودم

. دانلود رمان معلم خاصم صفحه 1

: میخورم یا به ابروهام تعظیم میکنم
! بنابراین، انگار هیچ اتفاقی نیفتاده، راه افتادم و البته به کلاس رسیدم
: کلاسی که با معلم راحت بودم، معلم غرغرو پیری که غر می‌زند اما در آخر می‌گوید
! انگار امروز نیامده بود یا حتی غیرممکن بود اما من زودتر از او رسیده بودم
“خانم بی ادب بالاخره سر میز آمد”
و بعد به من اشاره می کرد که بنشینم
: برایش دست تکان دادم و گفتم
با اینکه با غرغرش همه بچه ها را می خنداند، کوچکترین لبخندی نزد. و فقط از بالای عینکش به من نگاه کرد. تا کلاس راه زیادی بود
و بالاخره بعد از چند ثانیه به در کلاس رسیدم
. نفسی کشیدم و به سمت در رفتم. در را باز کردم
! در کمال تعجب همه ساکت نشسته بودند و اثری از معلم نبود
! لبخندی از روی رضایت زدم و به علیا که فقط به من خیره شده بود نگاه کردم. و هیچی نگفت

صفحه 2.

اما من برخلاف الیا پر انرژی و خنده بودم
! الیا، مارینت، تو تازه اومدی. من ارباب گرولند هستم که نیامده، پس چرا مثل بز به من خیره شده ای؟! هوم؟ _
اینو گفتم و رفتم سمت صندلیم که درست سر کلاس و کنار الیا بود ولی وقتی صدای مردی رو شنیدم
: از آشنایی با شما شوکه شدم
خانم مارینت لطفا بیایید بیرون
! و بعد از این همه می خندیدند
، با ترس به سمت صدا برگشتم و مرد بسیار شیک و جوانی را دیدم که دست روی سینه ام به من نگاه می کرد

. صفحه 3

! افتادم پایین
! این کی بود؟
: داشتم نگاهش میکردم که وقتی یکی از ابروهاش رو بالا انداخت انگار زبونم گیر کرده بود
! پس گوشم سنگینه _
: دوباره صدای خنده بچه ها بلند شد و پونه با صدای آرومی گفت
: بیچاره ای میبینی این معلم جدید است!
باورم نمی شد.”
آدم اینقدر بدشانس؟
چطور ممکن بود؟
نمی‌دانستم گندمی را که

به من نزدیک می‌شد جبران کنم

، صدای قدم‌هایش روحم را پریشان می‌کرد.
:اما جلوی در اتاق ایستاد و گفت:
“من نمیتونم دانش آموز بی نظم رو تحمل کنم، به هیچ وجه! پس لطفا وقت کلاس رو نگیرید و بیرون نروید.
” اوه گفتم و ادامه دادم
فقط همین یک بار _
: لبخند مغروری گوشه لبش نشست و به
کرد
! با صدای خنده بچه ها به سمت در رفتم ولی قبل از اینکه برم بیرون رفتم

رمان معلم خاصم رو دانلود کنم. صفحه 5

: استاد، برگشتم و گفتم
، کم کم به این شاگرد لوستون عادت می کنی، استاد
لبخندی زدم و گفتم
: استاد.


مثل اینکه بیشتر از این حرف میزنی بیا بشینیم تا آخر ترم با هم بشماریم _
خب شروع بدی نبود.
: خندید ولی به خودش نیاورد
.. با این لحن نظرم را عوض نمیکنی
اما همه به من گفتند آن چشمان سبز تو سگ است. دارد و مردم دارند آن را می گیرند.
پس چی بهتر از یه چشم و ابروی بیام پیش این معلم جدید که از همون اولین ملاقات با خودم اصلا نمیخواستمش
!

دانلود رمان معلم خاصم صفحه 6

: با چشمای درخشانم که بدجوری احساس مظلومیت میکردم بهش نگاه کردم
! چیزی نگفتم _
: انگار تازه یه کم خندیده بود
! برو بشین میخوام درس رو شروع کنم _…
فکر کنم چشمام داره کار خودش رو میکنه. دور شده بودم و حالا راحت میتونستم برم کنار الیا بشینم
به الیا چی بگم؟
آنقدر خندید که حالا از شدت خنده بی صدا می لرزید و یک فیلم کمدی برای اکران در بهترین سینماهای کشور بود
.
: با فکر کردن به حرفام لبخند بزرگی زدم و کنار الیا نشستم
! فقط می لرزی؟ _
: به زور تکان هایش را کنترل کرد و با زبانی تندتر از زبان

نشانه گفت. صفحه 7

بمیر، مارینت! بمیر _
: شانه ام را بالا آوردم
! من لیسانسم و یه نگاهی بنداز _
: با پام زد
! مثل اینکه پروفسور و دکتر هستی عزیزم

: چپ و راست نگاهش کردم
! بعدش چی؟ _ : رومن چشمان سیاه و زیبایش را
خانه ی زندگی تو
نگه داشت ، هیچ چیز دیگری برکت ندارد
: با اخم گفتم

. صفحه

8
صدای معلمی را شنیدم که پس از نوشتن چند مقاله نزد ما برگشت. من
خودم
معرفی
کرد
دوباره نام من Agerste D است! چه زیبا _
: و من تعجب کردم که چطور معلم وقتی جواب داد صدایش را شنید
… اگرست نام خانوادگی من است، من آدرین اگرست هستم. . .

ادامه رمان ...

ادامه ...
واتس اپ
تلگرام
فیسبوک

1 دیدگاه دربارهٔ «دانلود رمان استاد خاص من»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در سایت عضو شوید

اگر عضو هستید از اینجا وارد شوید.

برای بازیابی رمز عبور از اینجا اقدام کنید.